امروزه، روانشناسان دریافته‌اند که داشتن IQ یا بهره هوشی بالا، تنها مؤلفه لازم برای موفقیت در زندگی و جنبه‌های مختلف آن نیست؛ بلکه EQ یا هوش هیجانی و عاطفی نیز عامل مهمی در توانایی حل مسئله و مقابله با چالش‌های زندگی به‌حساب می‌آید. «هوش هیجانی» یا EQ، یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی و علوم‌شناختی است که به توانایی درک، شناخت و مدیریت احساسات خود، برقراری ارتباط مؤثر، همدلی با دیگران، غلبه بر چالش‌ها و خنثی‌کردن تعارضات زندگی اشاره دارد. 

«مهارت هوش هیجانی» به شما کمک می‌کند تا روابط قوی‌تری ایجاد کنید، در مدرسه و محیط کار عملکرد بهتری داشته باشید و به اهداف شخصی خود در زندگی دست یابید. پیشنهاد می‌کنیم در ادامه این مقاله از مجله سلامت هستیار که به مفهوم هوش هیجانی، روش‌های تقویت و تأثیر آن بر جنبه‌های مختلف زندگی می‌پردازیم، همراه ما باشید.    

هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی دارد؟ 

هوش هیجانی یا عاطفی که به آن EQ نیز گفته می‌شود، یکی از انواع هوش است که به توانایی شناسایی، درک و مدیریت احساسات خود و دیگران اشاره دارد. این هوش چند مهارت مختلف از جمله آگاهی هیجانی، شناسایی و مدیریت احساسات خود و دیگران و تفکر و حل مسئله را شامل می‌شود و می‌تواند به شما کمک کند ارتباط موثری با دیگران برقرار کنید، تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرید و نیت را به عمل تبدیل کنید. اگرچه مفهوم هوش هیجانی در سال‌های اخیر محبوبیت زیادی پیدا کرده است؛ اما پیشینه آن به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد. 

پیشینه هوش هیجانی را می‌توان به تحقیقات روانشناس ادوارد ثورندایک پیرامون هوش اجتماعی، مربوط دانست. در سال 1983، هاوارد گاردنر، مفهوم «هوش بین‌فردی» و هوش‌های چندگانه گاردنر  را پیشنهاد کرد که بعداً به ایده EQ تبدیل شد. در سال 1990، دو روانشناس به نام‌های پیتر سالوی و جان مایر، مقاله‌ای منتشر کردند که در آن، EQ به‌عنوان «توانایی نظارت بر احساسات و عواطف خود و دیگران و استفاده از آن‌ها برای هدایت تفکر و رفتار» تعریف شده بود. امروزه نیز مفهوم هوش هیجانی از موضوعات مهم در حوزه روانشناسی به شمار می‌آید و راه‌های جدیدی را برای تحقیق در زمینه‌های توسعه حرفه‌ای، فردی و اجتماعی باز کرده است.

تعریف هوش هیجانی به زبان ساده چیست؟

اگر بخواهیم به زبان ساده هوش هیجانی را تعریف کنیم، باید بگوییم که این هوش، مهارت و توانایی است که به افراد کمک می‌کند تا احساسات خود و افراد دیگر را بهتر بفهمند. در واقع، اگر فردی دارای EQ بالا باشد، می‌تواند هیجانات و احساسات را به طور مثبت درک کرده و با آنها ارتباط موثر برقرار کند.

 احساسات، حالت ذهنی افراد هستند که از خلق‌و‌خو، تیپ شخصیتی، شرایط یا تعامل با اطرافیان نشأت می‌گیرند. هوش نیز به معنای توانایی یادگیری و به‌کارگیری دانش در جنبه‌های مختلف زندگی است و هوش هیجانی راهی است که افراد با کمک آن، اطلاعاتی در مورد احساسات خود و دیگران به دست می‌آورند. این هوش چیزی نیست که فرد یا آن را داشته باشد یا فاقد آن باشد؛ بلکه همه تا حدی از آن برخوردار هستند.

مولفه‌ها و عناصر هوش هیجانی

در ادامه، چند مؤلفه کلیدی هوش هیجانی که به شما کمک می‌کند توانایی‌های خود را ارزیابی کنید، آورده شده است:

  • خودآگاهی (Self-Awareness)

خودآگاهی اولین قدم برای رشد EQ است. افرادی که خودآگاهی دارند، می‌توانند احساسات خود را شناسایی کنند و به نحوه تأثیر آن‌ها بر رفتارشان بپردازند.

  • خود‌ تنظیمی (Self-Management)

خود تنظیمی به معنای تنظیم هیجانات و انگیزه‌ها به روشی سازنده و انعطاف‌پذیر بودن در برابر شرایط متغیر است. این مولفه، مهارت‌های ارتباطی قوی، توانایی حل مسئله و مقاومت در برابر چالش‌ها را شامل می‌شود.

  • خودانگیختگی (Spontaneity)

این عنصر در مورد این است که بدانید چگونه در مواجه با مشکلات، با آن‌ها مقابله کنید.  یادگیری چگونگی عبور از مشکلات، بهره‌وری و کارایی شما را در زندگی افزایش می‌دهد.

  • آگاهی اجتماعی (Social Awareness)

آگاهی اجتماعی، مستلزم همدلی با احساسات دیگران است. درک نیازهای اطرافیان همراه با نیازهای عاطفی خود، می‌تواند به شما کمک کند تا در تعاملات اجتماعی همدلی خود را افزایش دهید، احساسات دیگران را درک کنید و خود را جای آنها بگذارید. 

  • مدیریت روابط (Relationship Management)

مدیریت روابط، توانایی الهام بخشیدن و تأثیرگذاری در تعاملات اجتماعی است. این شامل تمرین گوش‌دادن فعال به نیازهای دیگران، درک آن‌ها و حفظ و ایجاد روابط سازنده و طولانی‌مدت است.

اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی چیست؟

بحث‌های زیادی پیرامون اینکه آیا EQ یک ویژگی ثابت فردی است یا چیزی است که می‌تواند با گذشت زمان رشد و تغییر کند مطرح است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند کسانی که EQ پایینی دارند، می‌توانند با انجام برخی تمرینات، هوش هیجانی خود را تقویت کنند. از‌این‌رو، نکات زیر می‌توانند برای بهبود و ارتقای هوش هیجانی مفید باشند:

۱. خودآگاهی داشته باشید

آگاهی از احساسات و پاسخ‌های عاطفی خود به اطرافیان، می‌تواند EQ شما را تا حد زیادی بهبود بخشد. آشنایی با احساسات می‌تواند به شما کمک کند تا آن‌ها را پردازش کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید. برای ارتقای خود‌آگاهی، احساسات خود را ردیابی کرده و آنچه که باعث ایجاد این احساس در شما شده است را یادداشت‌ کنید.

2. گوش‌دادن فعال را تمرین کنید

افراد از طریق ارتباط کلامی و غیرکلامی ارتباط برقرار می‌کنند؛ بنابراین مهم است که به واکنش‌های مثبت و منفی گوش دهید و آن‌ها را در تصمیمات خود در نظر بگیرید. وقت‌گذاشتن و گوش‌دادن به دیگران نشان‌دهنده احترام است و می‌تواند پایه و اساس روابط سالم را تشکیل دهد. 

3. مهارت ارتباطی خود را تقویت کنید

داشتن مهارت‌های ارتباطی قوی برای ارتقای هوش هیجانی ضروری هستند. دانستن اینکه در موقعیت‌های مختلف چه بگویید و چه زمانی چه اطلاعاتی ارائه دهید، برای ایجاد روابط قوی بسیار مهم است. همچنین، فارغ از درون‌گرایی، برون‌گرا یا میانگرا بودن، همیشه سعی کنید راه‌های ارتباطی متعددی برای دیگران ایجاد کنید تا احساسات خود را با شما در میان بگذارند.

4. نگرش مثبت داشته باشید

داشتن افکار و نگرش مثبت، به افزایش هوش هیجانی کمک می‌کند. این نگرش می‌تواند به ارتقای مهارت حل مسئله و خود‌کنترلی در یک موقعیت استرس‌زا کمک کند و به اطرافیانتان نیز آرامش دهد. اگرچه احساسات منفی در زندگی طبیعی هستند؛ اما بهتر است برای ارتقای eq خود، استراتژی‌هایی را برای به‌حداقل‌رساندن اثرات آنها در نظر بگیرید و افکار مثبت را جایگزین کنید.

5. همدلی کنید

توجه به احساسات منفی و مثبت دیگران، یک مؤلفه مهم در هوش عاطفی است. این بدان معنی است که بتوانید با احساساتی که خودتان تجربه نکرده‌اید همدلی داشته باشید و پاسخی مناسب بدهید. برای این کار سعی کنید خود را در موقعیت دیگران تصور کنید تا بتوانید در نظر بگیرید که اگر در موقعیت آنها باشید چه احساسی خواهید داشت. 

6. انتقاد‌پذیر باشید

انتقاد‌پذیر بودن و استقبال از بازخورد دیگران، از مولفه‌های مهم eq است. این به شما فرصتی برای یادگیری و رشد می‌دهد و کمک می‌کند تا مسئولیت اعمال خود را بپذیرید و در جهت بهبود و رفع رفتار‌های منفی خود قدم بردارید.  

7. تعارضات را به‌صورت سازنده حل کنید 

درگیری‌ها و مشکلات زندگی اجتناب‌ناپذیر هستند؛ اما نحوه مدیریت آن‌ها نشان‌دهنده سطح هوش هیجانی افراد است. برای تقویت این مهارت، به‌جای اشخاص، بر روی موضوع تمرکز کنید و به دنبال راه‌حل‌هایی باشید که به نیازهای همه احترام بگذارد و در‌عین‌حال احساسات شما را کنترل کند. چالش‌های زندگی را به‌عنوان مشکل تلقی نکنید و به آن‌ها به چشم فرصت‌هایی برای رشد و ترقی نگاه کنید.

انواع هوش هیجانی چیست؟

انواع EQ که به‌عنوان سطوح هوش هیجانی شناخته می‌شود، به دو سطح EQ بالا و پایین تقسیم می‌شود که هر کدام ویژگی‌های خود را دارند. در ادامه، به تفاوت بین این دو سطح می‌پردازیم.

هوش هیجانی بالا 

افراد با هوش عاطفی بالا، همیشه از موقعیت خوبی در زندگی و کار برخوردار هستند؛ چرا که در تشخیص و درک احساسات خود و دیگران مهارت بالایی دارند. این افراد، توانایی زیادی برای ابراز احساسات خود، تصمیم‌گیری، نحوه مواجه با چالش‌ها، چگونگی ارضای نیازهای عاطفی خود و حفظ آرامش و خونسردی در موقعیت‌های استرس‌زا دارند. از دیگر ویژگی‌های افراد با EQ بالا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • احساسات پنهان و آشکار خود و دیگران را تشخیص می‌دهند. 
  • روابط اجتماعی مثبت با دیگران برقرار می‌کنند. 
  • از درگیری‌ها و مشاجرات دوری می‌کنند.
  • به همکاری با دیگران علاقه‌مند هستند. 
  • در گوش‌دادن فعال و همدلی با دیگران توانمند هستند.
  • تلاش می‌کنند در اطرافیان احساس راحتی و اعتماد ایجاد کنند.
  • با گذشته روبرو می‌شوند، به آینده اطمینان دارند و از حال لذت می‌برند.
  • نقاط قوت و ضعف خود را می‌شناسند و می‌دانند چگونه نقاط قوت خود را تقویت کرده و کاستی‌های خود را جبران کنند.

هوش هیجانی پایین 

بارزترین ویژگی یک فرد با EQ پایین، همدلی و ناتوانی در قرار‌دادن خود به‌جای دیگران است. این افراد اغلب به‌سرعت تحت‌تأثیر احساسات خود قرار می‌گیرند، در تصمیم‌گیری دچار مشکل می‌شوند و احساس می‌کنند که توسط دیگران درک نمی‌شوند. گاهی اوقات، درونگرایی به معنای EQ پایین تلقی می‌شود؛ این در حالی است که درونگراها دارای ویژگی‌هایی مانند درون‌نگری، گوش‌دادن عمیق و همدلی هستند که به رشد هوش هیجانی کمک می‌کند. موارد زیر، از دیگر ویژگی‌های EQ پایین هستند:

  • همیشه سعی می‌کنند در بحث‌ها از دیگران پیشی بگیرند.
  • اغلب تحت سلطه افکار منفی هستند و انرژی منفی را به دیگران نیز منتقل می‌کنند.
  • اغلب دوست دارند در موقعیت‌های حساس به دیگران تکیه کنند.
  • از پذیرش مسئولیت‌های خود سر باز می‌زنند.
  • انتقاد‌پذیر نیستند و ایده‌ها و نظرات دیگران را نمی‌پذیرند. 
  • به اینکه دیگران در مورد آن‌ها چه فکری می‌کنند، بیش از حد اهمیت می‌دهند.
  • در اعتراف به اشتباهات خود و عذر‌خواهی کردن مشکل دارند.
  • در کنترل احساسات خود نا‌توان هستند و دچار طغیان‌های عاطفی یا تغییرات خلقی مکرر می‌شوند.
  • به دلیل نداشتن همدلی در ارتباط با دیگران، دایره اجتماعی بسیار محدودی دارند.

سخن پایانی

هوش هیجانی یا EQ، توانایی درک و کنترل احساسات خود و دیگران و همچنین همدلی و برقراری ارتباط موثر با افراد است. هوش عاطفی‌ مهارت‌هایی مانند همدلی، حل مسئله، مهارت‌های بین‌فردی و توانایی تنظیم احساسات را شامل می‌شود و امکان داشتن تعاملات اجتماعی موفق را فراهم می‌کند. EQ نقش مهمی در دنیای امروزی ایفا می‌کند و نسبت به IQ، تأثیر بیشتری در موفقیت، کیفیت روابط و رضایت از زندگی دارد. 

علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد با ضریب عاطفی بالاتر نوآورتر هستند و در محیط‌های تحصیلی و کاری بهتر عمل می‌کنند. در‌نظر‌گرفتن نظرات دیگران، دوری از قضاوت یا برچسب‌زدن به افراد، داشتن رفتارهای همدلانه، عذرخواهی برای اشتباهات و تمرین بخشش، از راه‌های ارتقای EQ هستند و به ایجاد ارتباطات عمیق با دیگران کمک زیادی می‌کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *